بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به مقاله- پس ازپایان حقیقت-از مجله- چشم اندازایران- شماره 96- قسمت اول نظریه خانم هیلاری لاوسن-فلیسوف منتقد رئالیسم-یک شناخت ازواقعیت ویا بقول اقای کانت از پدیده داریم-که انام انرا حقیقت میگوید حقیقت درک راستین ما از خصوصیات یک پدیده است- که به ان اقای کانت گفته است معرفت درعلوم اسلامی به ان دانش گفته میشود معرفت درباره فرا ماده است ولی اشکالی ندارد—اقای کانت گفته است این معرفت وجود دارد یک امربدیهی است یعنی بالقوه وجود دارد چون پدیده وجود دارد در درون انهم دانش ویامعر فت اش است- ولی چگونه این معرفت بدست می اید؟؟خود ایشان معتقد ایت به دلائل زیاد کل این معرفت بدست نمی اید هر فرهنگی وتمدنی مقداری را کشف میکند وبرای درک درست فهمیدن بایددرک ذهنی را بسته نگاه نداشت- مداوم بدنبال ملاک های درست بود که عقل باید با انتقاد از خوداش ملاک های درست را پیدا کند خانم لاوسن میگوید این ملاک های یک سیر غیر رئالیستی را طی میکندتا به ملاک رئالیستی برسد چرا ما میابیست یکمیار اکسومی بقول اقای انیشتین یعنی فرضی عقلانی غیر رئالیستی طرح کنیم که فهم پدیده که بسته است باز کنیم- این را یک دانشمند انگلیسی معرفت استنباطی حاشیه ای نام گذاشته است مثال ایشان مستند تر است- یک مجله هائی امریکادارد بطور کلی سری هستند این مجله فرض کنید درمسائل پزشکی است بصورت خیلی اجمال یک مرض را شرح میدهد وراه اولیه معالجه را میدهد- این مجله به دانشگاه لندن میرسد-دانشگاه لندن چند دانشجوی نخبه در سطح دکتری را معین مکیند بایک پرفسور وبه انه میگوید این را تفصیلی کنید این راازبسته بودن باز کنید کهمان درکی که امریکائی هادارند بدست اورید- این دانشمند هرروز سیر مطالعاتی این تحقیق را شاهد بوده است وفیلم برداری کرده است ونوشته است- دانشجوامده گفته است که اوا چنین کاری میکنیم استادفرموده است همن الان جرقه در ذهن زد- که این روش به بن بست میرسد ودلیلاش فلان است ولی شماعمل کنید انهاعمل میکنند وبه همان نتجه میرسند این نکته راان اقای دانشمند- معرفت استنباطی حاشیه میگوید- کهپس از حل مسئله بصورت مقاله علمی یک جلد کتاب است وحواشی ده جلد کتاب است- ویک کتاب خوداش پنجاه جلد است وحواشی هزار جلد است خانم هیلاری لاوسن میفرماید این حواشی کمک به شناخت حقیقت نسبی پدیده میکند- معیارهای بهتری رابوجود می اورد ولی هیچگاه به حقیقت کامل ما نمیرسیم ودغدغی امروز برخلاف دغدغه اقای کانت شناخت تمام وکمال حقیقنیست بلکه دخالت درهستی به بشریت است- که قران نام انرا- تسخیر- نامیده است ومیفرمایدتسخیر اسان تراست وشناخت حقیقت بسیارمشکل است- وشناخت حاشیهای از غیر رئالیستی شروع میشود وشکست ها کمک به شناخت بهتر میکند وما حتی درشناخت به حقیقت نزدیک تر میشویم-